محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

مرحله دیگر

 سه شنبه شب وقتی از خونه مامان بزرگت برگشتیم خونه مرحله ای دیگه از مادر بودنم بود   ... ولی سخت   ! سختیش بخاطر دیدن اشکای گوله گوله ی تو  و مریضی سخت بابایی بود نفسم؛اشکایی که تا حالا اینجوری خودشونو نشون نداده بودن ... دلم کنده شد   ! دیشب ... ساعت ٢ : ٢٥ دقیقه صدای جیغ بلند تو منو از خواب پروند ... جیغھات قطع نمیشد ... گریه ھم مھمون چشمای نازت شد ...   خدا این اشکای پسر صبوره منه؟؟ طاها    ماه دلم ھرکاری میکردم اروم نمیشدی اصلا چشماتو باز نمیکردی بابایی ھم تلاش...
19 آذر 1390

ا +د ...اهن

فدای تو که تا قوطی شونو میارم میدونی وقتشه قطره چکونو میبینی صورت ماهت بهم میریزه و اخم میکنی هنوز نخورده حالت بهم میخوره از دیدنش...دهنتو محکم میکنی فدای تو مگه میدونی چیه...یعنی یادت میمونه...یعنی تو حافظه ات ثبت شده؟؟! وای امشب نزدیک بود درسته قورتت بدم عاشقتم....عاشق دقتت...عاشق حس چشایی ات...عاشق حافظه ات...عاشقه ... همه چیز ت ... عاشق تو !!! نفسمی بخدا خدایا در پناه خودت...نگهدارش باش ...
19 آذر 1390

فرشته ی كوچك رويايي ِ من

فرشته ی كوچك رويايي ِ من دنيا اگر خودش را تباه کند نميتواند به عشق من به تو شك كند تمام ِ بودنت را حس مي كنم ... حاجتي به استخاره نيست عشق ما ... عشق من به تو عشق تو به من يك پديده است ... يك حقيقت بي نياز از استخاره ُ وگمان صداي قلب تو ... صداي زندگيست عزیزکم زندگي را دوست داشته باش زندگي را زندگي كن حتی وقتي بزرگ شدي كودكانه زندگي كن جانكم مادرانه ترين لحظه هاي امروزم همين لحظه است...همين لحظه كه با تمام جان ِ عاشقم دوستت دارم را يواشكي به تو هديه ميكنم... ...
19 آذر 1390

یه پسر دارم شاه نداره

  این شعرو تقدیم میکنم به آقا طاها  یه پسر دارم شاه نداره ..........صورتی داره ماه نداره از خوشگلی تا نداره ..... به کس کسونش نمیدم.......به همه کسونش نمیدم به راه دورش نمیدم ................به حرف زورش نمیدم به کسی میدم یه دست باشه..........یه تنه تنش اطلس باشه شاه میاد با لشکرش ...........شاهزاده ها پشت سرش واسه دختر کوچیکترش............ آیا بدم؟ ...آیا ندم ؟ ..........آیا بدم ؟... آیا ندم؟ به کسی میدم که تک باشه ..............ملک باشه و ملک باشه . . . پسر من رفیق من ................هم نفس شفیق من نگین انگشتر من ...............عقیق من ،عقیق من پسر من یار بابا ............شمع شب تار ب...
19 آذر 1390

اولین محرم طاها گلی

طاها و مادر بزرگش و تارا دختر عموش در مسجد جامع مراسم شیرخوارگان حسینی پسر گلم امروز اولین روز ماه محرم هستش. و این اولین محرمیه که تو توی زندگیت سپری میکنی. عزیز دل من، ما سلامتی تو رو مدیون امام حسین(ع) هستیم. پارسال این موقع توی روزهای محرم  وقتی که هنوز به دنیا نیومده بودی، ما واسه سلامتیت خیلی نذر و نیاز کردیم، وامسال به امید خدا همه ی اونها رو ادا میکنیم. سال گذشته توی همچین روزهایی که دیگه منتظر اومدنت بدیم و، تو رو اول به خدا و بعد به دست امام حسین(ع) سپردیم  و حالا که میبینیم اینقدر هوای ما رو داشتن و همچین دسته گلی رو بهمون دادن میمونیم که باید در جواب محبتشون چه کاری بکنیم؟ ...
11 آذر 1390

نخستین ها

سلام قند عسل نخستین کسی که گناه را در عالم به وجود اورد شیطان بود نخستین کسی که زره را ساخت و از ان استفاده کرد،حضرت داود بود   نخستین کسی که حمام را اختراع کرد حضرت سلیمان بود نخستین کسی که لباس دوخت و استفاده کرد حضرت ادریس بود نخستین کسی که کاغذ را ساخت حضرت یوسف بود نخستین کسی که به پیامبر (ص) ایمان اورد حضرت ابوبکر صدیق رض بود نخستین کسی که در کودکی به پیامبر ایمان اورد حضرت علی بود نخستین کسی که خود را ختنه کرد حضرت ابراهیم بود نخستین کودکی که در مهد سخن گفت حضرت عیسی بود نخستین کسی که ترازو را ساخت حضرت شعیب بود نخستین انسان ازاده ای که به صورت برده فروخته شد...
9 آذر 1390

محرم

    ای اهل عالم این عید گذشت و خبر از یار نیامد بر زخم دل فاطمه غمخوار نیامد چند شب دگر مانده که با ناله بگوییم: "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد..."     قالَ علي ابن موسي الرِّضَا عليه السلام: إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيةِ يحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِي فِيهِ ذَرَارِينَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا وَ لَم...
5 آذر 1390